نوشته هایی از یک شاعر گمنامه گمنام !!!
چهارشنبه 17 بهمنماه سال 1386 20:55
این نوشته ها مال یه گمنامه- البته گمنام واسه شما ولی آنای آشنا واسه من ! خدایا دیروقت است حتما نمی آمدم بهتر بود خدایا اذان شده صدای اذان مدینه است یادگار تو خدایا بنده ات از پس ثانیه ها بر ما آید در گذر از ساعت ها به تو می اندیشد خدایا بنده ات در مدینه دنبال تو می گشت خودش را در مکه یافت خدایا بنده ات سقف مدینه را...